السلام ای حضرت سلطان عشق
یا علی موسی الرضا ای جان عشق

 

گل می کند بهار تو در باغ سینه ها

پر می شود ز باده ی تو آبگینه ها

نقاره می زنند به بامت فرشتگان

حتما شفا گرفته ز دست تو سینه ها

دیگر غریب نیستی ای آشنا ترین

تایید می کند سخنم را قرینه ها

اول همین که سمت حریم تو آمدند

صدها هزار مرد غریب از مدینه ها

دیگر هم آن که از نفس تو غریب ماند

در سینه های عاشق وصل تو کینه ها

تجدید کن حکومت خود را به قلبها

اینجا فراهم است برایت زمینه ها

گرم فضا نوردی خوف و رجا شدیم

آیا به ما نمی رسد آخر سفینه ها

دارد حکایت از عشاق گنبدت

یعنی که زرد باد رخ از عشق بی حدت

هر سر که از خیال تو پر شور می شود

دریای بر کرانه ای از نور می شود

در شعله ی محبت تو سینه تا گداخت

غرق تجلی است وشب طور می شود

با هر "وان یکاد" لبان فرشته ها

صد چشم زخم از حرمت دور می شود

فردا که موج خیز هراس است زائرت

در ساحل نجات تو محشور می شود

با پلک بسته آمده دشمن به جنگ تو

از بس حریم قدس تو پر نور می شود

چون حوض کوثر است گوارا عقیق تو

فوق بهشت آمده صحن عتیق تو

ما را به گوشه حرم خود مقیم کن

مهمان مهربانی دست کریم کن

تا شعله زار شوق تو بالی بگسترد

ای صبح، دشت عاطفه را پر نسیم کن

دربانی حریم تو در آرزوی ماست

ما را عصا به دست بخواه و کلیم کن

مژگان ما که سمت شکوه تو وا شده است

وقف غبار روبی فرش و گلیم کن

بی اطلاع از اول و از آخر خودیم

ما را که حادثیم، رهین قدیم کن

این دل زجنس پنجره فولاد تو نبود

یعنی که زود می شکند از فراق، زود

خورشید گرم چیدن بوسه زماه توست

گلدسته ها منادی شوق پگاه توست

آری شگفت نیست که بی سایه می روی

خورشید هم زسایه نشینان ماه توست

از چشم آهوان حرم می توان شنید

این دشتها به شوق شکار نگاه توست

بالای کاشی حرم تو نوشته است

هرجا دلی شکست همان بارگاه توست

با این که سال هاست سوی طوس رفته ای

اما هنوز چشم مدینه به راه توست

یعنی که کاش فصل غریبی گذشته بود

دیگر مسافرم زسفر بازگشته بود

هرچند سبز مانده گلستان باورت

آیینه ای جز آه نداری برابرت

راه از مدینه تا به خراسان مگر کم است

با شوق دیدنت شده آواره خواهرت

دیگر دلی به یاد دل تو نمی طپد

بالی نمانده است برای کبوترت

مثل نسیم می رسد از ره جواد تو

یعنی نمی نهی به روی خاکها سرت

تنها به کرب و بلا سرنهاده بود

مردی که داشت نوحه گری مثل مادرت

اشک تو هست تا به ابد روضه خوانمان

تا کربلاست همسفر کاروانمان


استخاره آنلاین با قرآن کریم

[ شنبه 16 مهر 1390برچسب:, ] [ 18:56 ] [ یگانه دلدار ] [ ]

ای غریبی که ز جدّ و پدر خویش جدایی

خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی

آه از آن دم که ز سوز و جگر و حال پریشان

ناله ات گشت بلند آه تقی جان به کجایی

ای شه یثرب تنها تو غریبی به خراسان

سرور جمله غریبان تو معین الضعفایی

اغنیا مکه روند و فقرا پیش تو آیند

جان به قربان تو آقا که تو حج فقراییدر غربت اگر درد بگیرد بدن من

آیا که دهد غسل و که بر کفن من

تابوت مرا جای بلندی بگذارید

 شاید که وزد باد وطن بر بدن من

در شهر غربتم کس نرسد به داد من

یا رب رسان کنارم اکنون جواد من

باشد مراد من که ببینم تو را کنون

یا رب بده در این دم آخر مراد من

جانم به لب رسید و نیامد عزیز من

 هنگام مردن من برسد او به داد من

بابا ببین جگرم پاره پاره شد

آتش فکنده زهر جفا در نهاد من

مأمون بی حیا زده آتش به پیکرم

در دل نهفته بود همیشه عطای من


استخاره آنلاین با قرآن کریم

[ چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:, ] [ 17:53 ] [ یگانه دلدار ] [ ]

 

 

 
تـو مـثـل مـاه تـابون مى درخشى   ز استـان خـراسـون مـى درخشى
تـو خـورشـيـدى و نـورت آفتابه   دل دشـمـن ز نـورت در عـذابـه
تـو مولايـى ، امـامى ، جان فدايت   گـشـوده بـال و پر، دل در هوايت
خراسـون بـوى عطر عـشق داره   امـام هـشتـم اونـجـا شهـرياره
در جـنـت در آن جـا بـاز بـاشه   خـدا آن جـا غـزل پـرداز بـاشه
هـنر آن جا، ادب آن جا، گل آن جا   شراب و عشق و شمع و بلبل آن جا
خـدا جـارى زچـشـم آسـمـونه   زمـيـن بـا اهـل عـالـم مهربونه
امـام هـشـتـمـيـن جـونم فدايت   گـشـوده بـال و پـر دل در هوايت
حـرم زيـبـاتـريـن جـاى جهانه   بـراى هـر كـبـوتـر آشـيـانـه
پـنـاه بـى پـنـاهـان اون امـامه   كـه مـهرش بى حد و لطفش تمامه
شـب آن جـا مـأمن راز و نيـازه   دل پـاكـان ز عـالـم بـى نـيازه
گـل و سرو و سمن مى رويد آن جا   زمـان، تن در سحر مى شويد آن جا
امـام اون جـا بـهـار چـارفصله   كه دسـتونش به دست عشـق وصله

 


استخاره آنلاین با قرآن کریم

[ یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:, ] [ 19:47 ] [ یگانه دلدار ] [ ]
درباره وبلاگ

من در ويرانه هاى شهر قاب عكسى را پيدا كردم كه پر از شفافيت نور مى درخشيد و گنبد طلايى آن آشيانه كبوتران سپيد بود كه از لانه نور دانه مى چيدند من در حيرت عكس شگرف گريستم يك لحظه بى قرار فرياد برآوردم: الهى ! چه مكانى است بزرگ، وسيع به وسعت بيكرانه ها كه عقل را حيران مى كند و بى قرار به جست و جوى آهوان عاشق بودم يك لحظه باران سكوتم را شكست و من، عاشقانه به وسعت ابرها گريستم و اشك، چون الماسى گرانبها بر قاب عكس ضريح فرو ريخت و من به نورانيت ضريح به حجم بيكرانه ها نگريستم و زير لب دعاى نور را زمزمه كردم و به بزرگى عشق پناه بردم رخساره ام گلگون گشت و من همدم رازهاى پنهانى ام را در سكوت تنهايى ام پيدا كردم و قصه غصه هايم را بر سينه خوان نعمتش فرو ريختم و سبكبال بر بلنداى ضريح او عاشقانه اوج گرفتم تا شايد كوله بار گناهم را در خاكى خاك فرو نهم تا شايد امام دلم را پر از استجابت دعاهايم گرداند يا معين الضعفا! يا ضامن آهوان! مرا درياب به خاطر چشمهاى بارانى ام و قلب شكست خورده ام در توفان مرا درياب بر بلنداى اوج قاب عكس ضريحت مرا سير ده تا پر از استجابت دعاهايم شوم
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان السلام ای حضرت سلطان عشق یا علی موسی الرضا ای جان عشق و آدرس asheghanereza.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 53
بازدید کل : 2467
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

كد آهنگ محسن چاوشی
امام رضا

انواع کـد های جدید جاوا تغیــیر شکل موس